دوشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

بخش ها

آرشیو ماهیانه


دسته ها:اسیرکُشی محسن شکاری، اعدام قهرمان کشتی نوید افکاری، اعدام های غیر فقهی و غیر شرعی، دادستان ذبیح زاده، در چنگال غارتگران میراث فرهنگی، دیگر نمی توان دم فرو بست، روانکاوی در انجمن فرویدی، روانکاوی در رسانه‌ها و در جامعه، من هم در اتاق بازپرس حسینی بودم، نامه سرگشاده به ریاست محترم قوه قضائیه، وزیر محترم اطلاعات

نامه سرگشاده – بخش بیست و هشت: گزارش پلیس ۱۱۰ نه شماره شناسائی دارد و نه امضای شاکی!

ریاست محترم قوه قضائیه

با سلام و عرض ادب

احتراماً اجازه می خواهم به نقطه آغاز این پرونده سازی بی شرمانه برگشته و با اولین برگ این پرونده که روی سربرگ آن آمده

آرم فرماندهی انتظامی جهوری اسلامی ایران

                                       گزارش عملکرد عوامل گشتی                                                  تاریخ

          در مورد انجام ماموریتهای ابلاغی از سوی مرکز فوریت های پلیسی ۱۱۰        

شروع کنم. (تصویر هر دو برگ این گزارش ضمیمه است.)

سپس نوشته شده:

 با احترام حسب اعلام مرکز فوریتهای ۱۱۰ اینجانب سرهنگ مهدوی سر اکیپ واحد گشت خودرویی کلانتری ………. به همراه اکیپ اعزامی جهت بررسی مورد …………………. آدرس: امره – امام زاده علی   اعزام که نتیجه به شرح زیر اعلام می گردد.     صحت داشت▀      شناسایی نشد         صحت نداشت

یعنی مرکز فوریت های ۱۱۰ اعلامی کرده و این جناب سرهنگ مهدوی که سر اکیپ واحد گشت خودروئی یک کلانتری نامعلوم است همراه یک اکیپ جهت بررسی یک مورد نامعلوم قدم رنجه کرده اند و موضوع صحت هم داشته!!این که در روستای امره یک سرهنگ سراکیپ یک گشت دو نفره (موتوری یا خودروئی) است خودش به اندازه کافی جالب هست و این که کلانتری ایشان نام ندارد و مورد هم بدون شماره شناسائی است نهایت عجایب امره است!!

شما بهتر از هر کسی می دانید که “مورد” های اعلام شده از طرف مرکز فوریت های ۱۱۰ دارای یک شماره شناسائی بوده و مضافاً نام شاکی نیز در آن ذکر می شود. ولی همانطور که در پایین همین صفحه می بینیم جای امضای شاکی خالی است! ضمناً آن کلانتری ای که گشت می فرستد همیشه مشخص بوده و همیشه هم نزدیکترین کلانتری به محل است. لابد بخاطر همین هم جناب سرهنگ از کلانتری خودشان نامی نبرده اند. ایشان همچنین در پایین این صفحه که محل امضای سراکیپ واحد گشت است را امضا نکرده اند و جای امضای سرنشین هم خالی است.

تا اینجای کار یعنی هیچ شاکی ای در کار نبوده، هیچ اعلامی به ۱۱۰ نشده، سرهنگ مهدوی به محل نرفته، کلانتری سرهنگ مهدوی نزدیکترین کلانتری به محل نبوده!! جل الخالق! ولی… “مورد” صحت داشته! شما از این عجایب زیاد در امره می بینید!     

  خلاصه گزارش اولیه مامورین این یگان حین گشت زنی در صحنه ماموریت:

عجب! پس شاید بقول چمانی یک گشت زنی معمولی بوده! ولی آیا یک گشت زنی معمولی با ۱۰ مرد لباس شخصی و ۶ مرد یونیفورم پوش و ۶ خودروی پلیس و شخصی هم داریم؟؟ اگر این طور است چرا گزارششان را روی برگه “انجام ماموریتهای ابلاغی از سوی مرکز فوریت های پلیسی ۱۱۰ ” نوشته اند که فقط جا برای امضای دو نفر دارد: سراکیپ واحد گشت و سرنشین؟؟ و البته جا برای امضای شاکی هم دارد! هر کس در عمرش فقط یک بار با پلیس ۱۱۰ تماس گرفته باشد این را خوب می داند که آن اکیپ یکی دو نفره تا از شما امضا نگیرند  محل را ترک نمی کنند. لابد شاکی این پرونده نباید شناسائی شود.

  با احترام ساعت ۱۷:۳۰ مورخه جاری، برابر اعلام و دستور فرماندهی محترم و مرفوک شهرستان  و واجا مبنی بر حضور تعداد نسوان در امام زاده علی و دارا بودن سوابق در اغتشاشات و حزب توده

عجب! داستان تغییر کرد! از “حسب اعلام مرکز فوریت های ۱۱۰” رسیدیم به  “اعلام و دستور فرماندهی محترم و مرفوک شهرستان  و واجا”!! چی شد؟ برای بعضی از خوانندگان این نامه ها که ممکن است معانی کلمات مخفف بالا را ندانند توضیح می دهم که:

مرفوک یعنی “مرکز فرماندهی و کنترل” در کلانتری های نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران

و واجا یعنی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی

“فرماندهی و کنترل” اصطلاحی نظامی است که در توضیح آن در ویکی پدیا آمده:

فرماندهی و کنترل (انگلیسی: Command and control) یا فرماندهی و نظارت سیستمی است که شیوه‌های لازم برای جمع‌آوری، پردازش و انتشار اطلاعات در خصوص کارکنان، تجهیزات و تأسیسات نظامی را فراهم می‌کند. این اطلاعات، مورد نیاز فرماندهان و تصمیم‌گیرندگان است و در طرح‌ریزی، سازماندهی، هدایت، هماهنگی، کنترل و نظارت بر عملیات نظامی، مورد استفاده قرار می‌گیرد. سیستم فرماندهی و کنترل به اعمال اختیار و هدایت از سوی یک فرمانده مشخص، بر نیروهای نظامی، برای تحقق مأموریت کمک می‌کند و کارکردهای مربوط به ترتیب‌بندی نیرو، تجهیزات، ارتباطات، تأسیسات و راه‌کارهای به کار گرفته شده توسط یک فرمانده در طرح‌ریزی، هدایت، هماهنگ‌سازی و کنترل نیروها و عملیات را جهت تحقق کامل مأموریت تسهیل می‌نماید. در مجموع کنترل و هماهنگی عملیات‌های نظامی، توسط فرماندهی انجام می‌شود و این سیستم وسیله‌ای است که با استفاده از آن فرمانده، سایر سیستم‌های عملیاتی یا پشتیبانی را با یکدیگر تلفیق می‌نماید.

و در توصیف وزارت اطلاعات در ویکی پدیا آمده:

وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران (به‌اختصار: واجا) از وزارت‌خانه‌های دولت جمهوری اسلامی ایران است،[۳] که مسئولیت گردآوری و پردازش اطلاعات امنیتی و برون‌مرزی، حفاظت اطلاعات، فعالیت‌های ضدجاسوسی و مبارزه با تروریسم را برعهده دارد.

عجب! این دو نهاد گران سنگ که کارشان گردآوری و پردازش اطلاعات است گشت زنی هم می کنند؟؟!! یا نه، چون که خودشان سربرگ ندارند از سربرگ های پلیس ۱۱۰ کش می روند؟!

بعد این سرهنگ مهدوی سراکیپ گشت چه ربطی به این دو نهاد دارد؟

راستی، ما که برای پس گرفتن گوشی هایمان به اداره اطلاعات (واجا) مراجعه کردیم هیچکس در جریان دستگیری ما نبود و گفتند “کار ما نبوده”. پس همین جوری کتره ای نام واجا را آورده اند؟ ان کارمند وظیفه شناس اداره اطلاعات (واجا) که گفت “خیلی ها یک کارهائی به نام ما می کنند”! چرا این سرهنگ مهدوی و سرگرد غلام رضا خدادادی و سروان شهرام قربانی – که پای این ورقه را امضا کرده اند – نیاز داشته اند پای وزارت اطلاعات را وسط بکشند؟

بعد آن ۱۶ مرد که به محل امامزاده علی آمدند درباره ” دارا بودن سوابق در اغتشاشات و حزب توده” اطلاعات داشتند و بخاطر این موضوع آمدند؟ پس چرا تا همین امروز هم مدارک “سوابق حزب توده!” (سوابق حزب توده و نه سوابق عضویت در حزب توده!!) در پرونده نیست؟ چرا “سوابق در اغتشاشات” هم در پرونده نیست؟ خب اگر این سوابق را داشتند چرا باید وانمود کنند که حسب اعلام پلیس ۱۱۰ آمده اند؟ چون که سوابق سوابق است و بخاطر سوابق – حتی اگر صحت داشته باشد – ۱۶ نفر مرد به ۶ خانم یورش نمی برند. بله قربان، آن ۱۶ نفر مرد بدون حضور حتی یک مامور نسوان در میانشان به ما یورش بردند و ما را دستگیر کردند. سوابق یعنی جرمی در دادگاه تعیین تکلیف شده و مجازات آن هم مشخص و احتمالاً اجرا شده، دیگر به پلیس چه ربطی دارد که بخاطر سوابق به مردم یورش ببرد و آنها را دستگیر و شکنجه کند. تازه اگر سوابق در دادگاه محرز شده باشد. بخاطر وجود این دم خروس سوابق هم هست که مطمئن می شویم انها در لحظه دستگیری ما هیچ دلیل و مدرکی برای دستگیری نداشتند: نه اعلامی از طرف پلیس ۱۱۰ بوده، نه در یک گشت زنی عادی جرم مشهودی دیده اند، نه پرونده بازی برای انجام تحقیقات موجود است. در نتیجه یک سوابق جعلی می تراشند.

خاطرنشان می کنم که آن کارمند وظیفه شناس واجا گفت “شما را وزارت اطلاعات نگرفته، اگر ما بخواهیم به موضوعی وارد شویم از قبل بررسی می کنیم بعد اگر قرار به اقدام باشد به پلیس امنیت می گوییم و در موقع بازداشت از نیروهای خودمان هم آنجا هستند. من با چندتا کارشناس و بچه های دستگیری صحبت کردم، همه گفتند همچین موردی نداشتند.”

جناب قاضی القضات، موارد بی شمار دیگری هم در همین دو برگ گزارش هست که در نامه بعدی خدمتتان عرض می کنم.

با تشکر و احترام

دکتر میترا کدیور

۰۲/۸/۱۵


پیوند کوتاه به این مطلب:

https://freudianassociation.com/?p=70263

  تاریخ انتشار: ۱۶ آبان ۱۴۰۲، ساعت: 07:29