دوشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

بخش ها

آرشیو ماهیانه


دسته ها:اسیرکُشی محسن شکاری، اعدام قهرمان کشتی نوید افکاری، اعدام های غیر فقهی و غیر شرعی، دادستان ذبیح زاده، در چنگال غارتگران میراث فرهنگی، دیگر نمی توان دم فرو بست، روانکاوی در انجمن فرویدی، روانکاوی در رسانه‌ها و در جامعه، من هم در اتاق بازپرس حسینی بودم، نامه سرگشاده به ریاست محترم قوه قضائیه، وزیر محترم اطلاعات

نامه سرگشاده – بخش هجده – شهرام قربانی و اصغر بابائی

ریاست محترم قوه قضائیه

با سلام و عرض ادب

به لطف این نامه های سرگشاده پژوهشگران انجمن فرویدی با قرار وثیقه یک میلیارد تومانی آزاد شدند. آن باند عجیب الخلقه پلیس و دادگستری و اطلاعات آن سرزمین آدم فضائی ها قصد داشتند حالا حالاها پژوهشگران ما را در زندان نگه دارند تا بتوانند پرونده ساخته و پرداخته شده را به سرانجام برسانند؛ اما این نامه های سرگشاده بدجوری نقشه هایشان را بهم ریخت؛ بخصوص این که کاملاً متوجه شدند که آنها به رویت شما می رسند. تعدادی از قضات خوشنام و بازنشسته این مرز و بوم نیز که نظر لطفی به انجمن فرویدی دارند عرض حالی به محضر دادستان کل کشور فرستادند که به دست معاون بسیار کارآمد و بسیار عدالت پرور ایشان جناب حاج آقا مصدق رسید. خانواده ها و وکیل ما هم به حفاظت و اطلاعات قوه قضاییه در تهران مراجعه کردند و حفاظت هم خواستار ارائه یک گزارش از پرونده و همچنین ارائه کلیه حکم های موجود در پرونده شد. آن آدم فضائی ها اما در جواب دستور حفاظت قوه فقط نوشتند پرونده در دست بررسی است و هیچ حکمی هم ارائه نکردند، چون حکمی نداشتند که ارائه کنند. آن پرونده فاقد هرگونه حکم قضائی است، به استثناء قرار بازداشت ۳۰ روزه. حتی حکمی هم از طرف «قدمی» نامی دیگر موجود نیست. عجیب است ولی وکیل ما چنین حکمی را در پرونده دیده بود که شماره هم نداشت و من در بخش پانزده این نامه ها وجود آن را به اطلاع شما رساندم. این هم یکی دیگر از معجزات این نامه های سرگشاده هستند که حکم ها در آن پرونده می آیند و می روند!! بیخود نیست که شماره های پشت صفحات مرتب  تغییر کرده اند و پشت سر هم نیز نیستند! در واقع آن «قدمی»نام یک دادیار است که معاون دادستان ساری در اجرای احکام است، و در نتیجه نمی توانسته بازپرس کشیک عصر روز جمعه ۱۷ شهریور ۱۴۰۲ بوده باشد. این موضوعی است که چمانی دادیار/بازپرس پرونده خوب می داند و با این همه صحبت از حکم شفاهی می کند. تازه هر حکم شفاهی هم فقط برای یکی دو ساعت اولیه شفاهی است و بعداً نسخه کتبی آن را از صادر کننده می گیرند و در پرونده می گذارند. یعنی که حتی خود قدمی هم یا اصلاً در جریان بازداشت نبوده و حکمی صادر نکرده و آن حکمی هم که در پرونده بوده مجعول بوده یا این که بعداً حاضر نشده حکم بدون شماره اش را در پرونده دوام ببخشد. بالاخره او هم این نامه های سرگشاده را می خواند!

به این ترتیب در پرونده حاضر بازداشت آن خانم ها توسط یک آگاهی چی لومپن به نام شهرام قربانی و بدون هیچ حکم قضائی صورت گرفته، و دادیار/بازپرس چمانی هم این موضوع را خوب می داند و با اینهمه صحبت از یک دستگیری در حین یک گشت معمولی می کند. یک گشت معمولی ۱۶ نفره با ۱۰ لباس شخصی!! شما بهتر از هر کسی می دانید دستگیری های آگاهی همیشه بعد از تحقیقات مفصل و با حکم قضائی معتبر و کتبی صورت می گیرند.

این آگاهی چی لومپن انقدر احمق بود که خودش را به ما نشان داد وگرنه ممکن بود ما هنوز هم فکر کنیم او از پلس ۱۱۰ است. او همان«ش. ق.» بخش پانزده است. ما او را هم در محل بازداشت و هم در آن مکان نامعلوم بازجوئی ها دیده بودیم و موقع پس گرفتن اموالمان در مقر پلیس اطلاعات هم دیدیم. او ما را تا بازداشتگاه پلیس آگاهی هم همراهی کرده بود. مافوق او هم اصغر بابائی نام دارد و در آن ۲۴ ساعت همه آن اقدامات تجاوزکارانه پلیس را مدیریت می کرد. آنها نقشه داشتند که امضای کامران مومنی را هم بگیرند ولی او از این کار سرباز زده. او را قبلاً با نام «ک. م.» معرفی کرده بودم.   

با تشکر و احترام

دکتر میترا کدیور 

۰۲/۷/۲۱


پیوند کوتاه به این مطلب:

https://freudianassociation.com/?p=69802

  تاریخ انتشار: ۲۱ مهر ۱۴۰۲، ساعت: 22:10